با ترکیب جدید ساکنان پاستور آشنا شوید
تاریخ انتشار: ۲۹ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۴۵۳۶۶۳
«حسن روحانی»، رئیس جمهور طی نامهای به «علی لاریجانی»، رئیس مجلس شورای اسلامی، اسامی وزیران پیشنهادی خود برای دولت دوازدهم را به قوه مقننه معرفی کرد. برای تصدی هجده وزارتخانه دولت دوازدهم نام هفده وزیر تا امروز به مجلس معرفی شده و البته هنوز رئیس جمهور گزینه ای را برای کرسی وزارت علوم معرفی نکرده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به گزارش «تابناک»؛ امروز 29 مرداد کار بررسی برنامه های وزرای پیشنهادی کابینه دوازدهم پس از 4 روز جلسه در مجلس شورای اسلامی تمام شد. بررسی صلاحیت وزرای پیشنهادی روحانی که از سه شنبه گذشته در بهارستان آغاز شده بود با سخنان موافقان و مخالفان وزرا و دفاع کاندیداهای وزارت و رئیس جمهور و معاون اول رئیس جمهور برگزار شد. از 17 وزیر معرفی شده 16 وزیر توانستند از نمایندگان مجلس رای اعتماد کسب کنند. برای آشنایی بیشتر با وزرای کابینه جدید روحانی که از امروز کار خود را در دولت دوازهم آغاز خواهند کرد، زندگی نامه و سوابق هر یک از آنها را مرور میکنیم.
۱ - وزیر آموزش و پرورش: سیدمحمد بطحائیسیدمحمد بطحایی متولد ۱۳۴۲ در تهران، وزیر پیشنهادی برای تصدی وزارت آموزش و پرورش در دولت دوازدهم است. او دارای مدرک کارشناسی برنامه ریزی آموزشی و کارشناسی ارشد مدیریت دولتی گرایش مدیریت مالی است و در سوابق خود ریاست مرکز ملی نظارت راهبردی سازمان برنامه و بودجه کشور و سرپرستی سابق وزارت آموزش و پرورش را دارد. پس از برکناری فانی در مهر ۹۵، حسن روحانی او را به سرپرستی وزارت آموزش و پرورش نصب کرده بود.
بطحایی همچنین پیش از این قائم مقام وزیر و معاون توسعه مدیریت و پشتیبانی وزارت آموزش و پرورش بوده است.
او سالها معاون دبیرکل شورای عالی آموزش و پرورش، مهمترین نهاد قانون گذاری در وزارتخانه بوده و همچنین معاونت برنامه ریزی و نظارت در دفتر ستادی، مسئول آموزش در سرپرستی مدارس خارج از کشور، مدیریت واحدهای آموزشی، معلمی، دبیری و امور تربیتی را نیز در کارنامه خود دارد.عضویت در کمیتههای تخصصی در حوزههای برنامه ریزی درسی برنامههای توسعه پژوهشهای آموزشی و مشارکت در دهها طرح پژوهشی و مطالعاتی در حوزهی آموزش و پرورش از دیگر سوابق وی است.
سیدمحمد بطحایی با ۲۳۸ موافق وزیر آموزش و پروش دولت دوازدهم شد.
۲ - وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات: محمد جواد آذری جهرمی
محمد جواد آذری جهرمی وزیر پیشنهادی روحانی برای وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات متولد سال در ۱۳۶۰ در شهر جهرم بوده و جوانترین وزیر پیشنهادی کابینه دوازدهم است. او فارغ التحصیل رشته مهندسی برق دانشگاه صنعت آب و برق است.
آذری جهرمی اردیبهشت سال گذشته باحکم واعظی وزیر ارتباطات به عنوان معاون وزیر، رئیس هیأت مدیره و مدیرعامل شرکت ارتباطات زیرساخت معرفی شد.وی از سال ۸۸ تا ۹۳ مدیرکل امنیت سیستمهای ارتباطی سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی را بر عهده داشت.
همچنین از سال ۹۳ تا ۹۵ به مدت دو سال عضو هیأت مدیره غیرموظف شرکت خدمات ارتباطی رایتل و عضو هیأت مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت نیز بود. در سال ۱۳۹۵ نیز با تودیع خسروی، آذری جهرمی به عنوان معاون وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات و رئیس هیأت مدیره شرکت ارتباطات زیرساخت معرفی و هم اینک نیز در این سمت مشغول به فعالیت است.
از دیگر مسئولیتهایی که آذری جهرمی در طول فعالیت در حوزه ارتباطات بر عهده داشته میتوان به عضو کمیسیون عالی تنظیم مقررات شورای عالی فضای مجازی، عضو کمیسیون عالی ارتقای تولید محتوای شورای عالی فضای مجازی، عضو ناظر کمیسیون تنظیم مقررات ارتباطات رادیویی عضویت در کمیته ارتباطات ستاد بحران کشور، مجری طرح اجرای وظایف صیانتی و اجتماعی و فرهنگی در خصوص ارتباطات و فناوری ارتباطات، مسئول کمیسیون مشترک ICT ایران و عراق، مسئول کمیسیون مشترک ICT ایران و روسیه، نماینده جمهوری اسلامی ایران در اجلاس APT، رئیس کمیته ارتباطات اربعین در وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، دبیر برگزاری جشنواره ملی کیفیت فاوا و دبیر همایش بین المللی کانکت ۲۰۱۶ اشاره کرد. از آذری جهرمی به عنوان جوانترین مدیر ارشد حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات کشور یاد میشود.
محمدجواد آذری جهرمی با ۱۵۵ رای رای اعتماد مجلس را برای وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات کسب کرد.
۳ - وزیر اطلاعات: سید محمود علوی
سید محمود علوی متولد سال ۱۳۳۳ در شهر لامرد در استان فارس است. او دارای مدرک تحصیلی دکترای فقه و مبانی حقوق اسلامی از دانشگاه فردوسی مشهداست. علوی که در دولت یازدهم هم وزیر اطلاعات جمهوری اسلامی بود عضو مجلس خبرگان رهبری از استان تهران نیز است. او پیش از این نماینده دورههای اول، دوم، چهارم و پنجم شهرستان لامرد در مجلس شورای اسلامی و رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش از سال ۱۳۷۹ تا سال ۱۳۸۸ بوده است.
از دیگر فعالیتهای پس از انقلاب علوی میتوان به موارد زیر اشاره کرد؛
نماینده ستاد مرکزی انقلاب اسلامی در جنوب فارس در سال ۱۳۵۸ - ۱۳۵۷نماینده دفتر امام خمینی (ره) در لامرد در سال ۱۳۵۹ - ۱۳۵۸نماینده دورههای اول، دوم، چهارم و پنجم مجلس شورای اسلامیمخبر و سخنگوی کمسیون شوراها و امور داخلی، کمسیون خاص وظیفه عمومی، کمسیون خاص وظایف و اختیارات ریاست جمهوری در دورههای اول و دوم مجلس شورای اسلامیمعاونت نظارت و بازرسی و معاونت روابط عمومی و تبلیغات سازمان عقیدتی سیاسی وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح در سالهای ۶۸ تا ۷۰رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش با حکم رهبر جمهوری اسلامی، سال ۱۳۷۹ تا سال ۱۳۸۸علوی معتقد است: وزارت اطلاعات در خدمت مردم و نظام است و بهدنبال کارهایی، چون بالابردن یا پایینآوردن جناحهای سیاسی نیست. او همچنین در جایی دیگر درباره وظیفه وزارت اطلاعات میگوید: «این وزارتخانه به هیچ جریان و جناح سیاسی وابستگی ندارد بلکه متعلق به کل نظام و مردم است.سیدمحمود علوی با ۲۵۲ رای، رای اعتماد مجلس را برای وزارت اطلاعات کسب کرد.
۴ - وزیر امور اقتصادی و دارایی: کرباسیان
مسعود کرباسیان دکتری مدیریت و برنامه ریزی است. بیش از دوازده کتاب از وی چاپ شده که مشهورترین آنها دو مجموعه کتاب در خصوص جهانی شدن است که کرباسیان از استیگلیتز و بهاگواتی از مشهورترین اقتصاددانان این حوزه در جهان ترجمه کرده است.
وی یک مدیر تکنوکرات در ساختار جمهوری اسلامی بوده که سالهای سال در حوزههای مختلف مدیریت کرده است. او معاون وزیر صنعت، معاون وزیر نفت، معاون وزیر بازرگانی و معاون وزیر اقتصاد بوده است.
آخرین سمت کرباسیان، معاونت علی طیب نیا و ریاست گمرک کل کشور بود که توانست تحولی مهم در گمرک را رقم بزند. در متن برنامهای که کرباسیان برای وزارت اقتصاد ارائه داده، آمده است رویکرد اقتصادی دولت دوازدهم، نگاه متوازن به اقتصاد اجتماعی و مردممحور است. به باور دولت عدالت اجتماعی از طریق تولید ثروت بیشتر و توزیع بهینه آن حاصل میشود. باید در نظر داشت که دیگر رشد اقتصادی بر پایه تزریق و درآمدهای نفتی و اقتصاد وابسته به دولت قابل تداوم و از آن مهمتر عقلانی و منطقی نیست. بلکه رشد مستمر از راه التقای بهرهوری، مبارزه جدی و اصولی با فساد، ایجاد شفافیت، بهبود فضای کسب و کار و حرکت در جهت اقتصاد دانشبنیان حاصل میشود.مهمترین مسئولیتهای کرباسیان در گذشته شامل موارد زیر است؛
- مشاور عالی شهردار تهران، مدیر عامل و نایب رئیس هیأت مدیره سازمان سرمایه گذاری و مشارکتهای مردمی تهران از سال ۱۳۸۸ تا ۸۹- معاون خدمات شهری شهرداری تهران از سال ۸۴ تا سال ۸۸- رئیس کل گمرک وزارت اموراقتصادی و دارائی از سال ۸۰ تا سال ۸۴- معاون بازرگانی داخلی وزارت بازرگانی از سال ۷۷ تا سال ۸۰- معاون بازرگانی وزارت نفت از سال ۷۶ تا سال ۷۷- معاون بازرگانی خارجی وزارت بازرگانی از سال ۷۱ تا سال ۷۶- معاون طرح و برنامه وزارت بازرگانی از سال ۶۸ تا سال ۷۱- معاون اقتصادی و بازرگانی وزارت صنایع سنگین از سال ۶۱ تا سال ۶۸،- مسعود کرباسیان، وزیر پیشنهادی اقتصاد با ۲۴۰ رای توانست از مجلس رای اعتماد بگیرد.۵ - وزیر امور خارجه: محمد جواد ظریف
محمد جواد ظریف متولد ۱۳۳۸ در شهر تهران دانش آموخته دبستان و دبیرستان علوی تهران است. وی سال ۷۱ رئیس کمیته حقوقی مجمع عمومی چهل و هفتم سازمان ملل متحد در نیویورک بود و سال ۷۲ ریاست کمیته نگارش اجلاس آسیایی حقوق بشر را در بانکوک بر عهده داشت. در اجلاس افتتاحیه کنگره حقوق بین الملل ملل متحد در نیویورک رئیس بود. او همچنین ریاست اجلاسها و نشستهای متعددی مانند کمیته حقوقی مشورتی آسیایی - آافریقایی، کمیته سیاسی هشتمین اجلاس سران کنفرانس اسلامی تهران، نشست کارشناسان ارشد هشتمین اجلاس سران کنفرانس اسلامی تهران، کمیته کارشناسان اعتمادسازی، کمیته سیاسی دوازدهمین اجلاس سران غیرمتعهدها در دوربان، سمپوزیوم اسلامی گفتوگوی تمدنها، کمیسیون خلع سلاح ملل متحد، کنفرانس آسیایی نژادپرستی و تبعیض نژادی، کمیته متخصصان گفتوگوی تمدنها در جده، کمیسیون فرهنگی یونسکو در نیویورک را برعهده داشته است.
وی از ۸۲ تا ۸۴ معاون مجمع عمومی سازمان ملل متحد بود. ظریف سخنگویی هشتمین اجلاس سران کنفرانس اسلامی تهران در تهران را نیز برعهده داشت.او عضو هیأت علمی گروه عمومی دانشگاه تهران بوده است و در مقاطع دکتری و کارشناسی ارشد در حوزههای دیپلماسی در سازمانهای بینالمللی، سازمانهای بینالمللی و موضوعات جهانی، حل و فصل اختلافات در سازمان ملل متحد، امنیت منطقهیی و بینالمللی، مبانی حقوق بشر، حقوق بشر و سازمانهای بینالمللی، حقوق بشر و سیاست جهانی تدریس کرده است. ظریف از جمله مشهورترین دیپلماتهای برجسته ایران به شمار میآید.
وی تألیفات متعددی در حوزه سیاست خارجی، حقوق و روابط بینالملل به زبانهای فارسی و انگلیسی دارد.
محمد جواد ظریف مرداد سال ۱۳۹۲ به عنوان گزینه دولت یازدهم برای تصدی وزارت امور خارجه به مجلس شورای اسلامی معرفی شد و با کسب اکثریت آرا (اخذ شده ۲۸۱ / موافق: ۲۳۲ رای؛ مخالف: ۳۶ رأی؛ ممتنع: ۱۳ رأی) از مجلس رأی اعتماد گرفت و به عنوان وزیر امور خارجه مشغول به فعالیت شد. او دوباره برای تصدی وزارت امور خارجه در دولت دوازدهم به مجلس معرفی شده است.محمدجواد ظریف، وزیر پیشنهادی امور خارجه با ۲۳۶ رای توانست رای اعتماد مجلس را کسب کند.
۶ - وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی: حسن قاضی زاده هاشمی
سید حسن قاضی زاده هاشمی، متولد فروردین ماه ۱۳۳۸ در فریمان است. او پس از پایان دوره ابتدایی، دوره متوسطه را در دبیرستان فردوسی مشهد ادامه داد و در سال ۱۳۵۶ وارد دانشکده پزشکی دانشگاه مشهد شد.
وی فلوشیپ قرنیه و سگمان قدامی را در دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی ـ. بیمارستان لبافی نژاد ـ. طی کرد و هم اکنون استاد تمام دانشگاه علوم پزشکی تهران است. ده کتاب تألیفی و بیش از دویست مقاله جهانی ایشان، یکی از مراجع معتبر تحقیقات علمی در رشته چشم پزشکی محسوب میشود.
او متخصص چشمپزشکی و فوق تخصص جراحی قرنیه، رئیس بیمارستان تخصصی چشمپزشکی نور، رئیس بخش قرنیه بیمارستان فارابی، رئیس دانشکده پزشکی و استاد دانشگاه علوم پزشکی تهران و وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در کابینه یازدهم است.
هاشمی که مدعی است گرایش سیاسی خاصی ندارد در دوره قبل توانست رکورددار جلب آرای موافق نمایندگان مجلس در حمایت از یک وزیر پیشنهادی بهداشت، درمان و آموزش پزشکی در تاریخ نظام جمهوری اسلامی باشد.
در کارنامه وزارت او اجرای طرح تحول سلامت قرار دارد. وی با اجرای طرح تحول نظام سلامت موفق به کاهش شدید قیمت تجهیزات پزشکی شد. طی این طرح هزینهٔ عملهای جراحی به طور متوسط ۳ تا ۴ برابر کاهش یافت. برای نمونه عمل قلب باز از یک میلیون و ۸۶۷ هزار تومان به ۸۵۷ هزار تومان و عمل سزارین از ۹۰۰ هزار تومان به ۱۳۰ هزار تومان پس از اجرای طرح تحول سلامت کاهش یافت.سیدحسن قاضی زاده هاشمی، وزیر پیشنهادی بهداشت توانست با ۲۵۳ رای از مجلس رای اعتماد بگیرد.
۷ - وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی: علی ربیعی
علی ربیعی در سال ۱۳۳۴ در جنوب شهر تهران به دنیا آمده و پیش از انقلاب تکنیسین کارخانه «جنرال موتورز» بوده است. در سالهای اول انقلاب نماینده کارگران و عضو شورایعالی کار بود. ربیعی مسوول شاخه کارگری حزب جمهوری اسلامی در دهه شصت و عضو شورای مرکزی خانه کارگر از بدو تأسیس تا امروز است.
وی پس از انقلاب تحصیلات خود را در رشته مدیریت تا مقطع دکترا ادامه داد. ابتدا از دانشگاه تهران لیسانس مدیریت دولتی خود را دریافت کرد و پس از آن فوق لیسانس مدیریت فرهنگی (علوم اجتماعی) را از دانشگاه علامه طباطبایی اخذ کرد.
ربیعی همچنین دارای مدرک دکترای تخصصی PHD مدیریت استراتژیک است. وی مدرس دانشگاه تهران، عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور، محقق و نویسنده در حوزه جامعه شناسی سیاسی و مدیریت و مشاور اجتماعی رئیس جمهور طی سالهای ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۴ است. وی مشاور اجتماعی سید محمد خاتمی در دوره ۸ ساله ریاست جمهوری وی بوده است.
ربیعی مرداد سال ۱۳۹۲ به عنوان گزینه دولت یازدهم برای تصدی وزارتخانه کار و امور اجتماعی به مجلس شورای اسلامی معرفی شد و با کسب اکثریت آرا (اخذ شده ۲۸۴ رای/ موافق: ۱۶۳ رای؛ مخالف: ۱۰۰ رأی؛ ممتنع: ۲۱ رأی) از مجلس رأی اعتماد گرفت و به عنوان وزیر کار مشغول به فعالیت شد.
در ۴ آذر ۱۳۹۳، ربیعی برای پاسخ به سؤالات نمایندگان در مجلس حضور یافت، اما با کسب ۹۸ رأی موافق، ۹۵ رأی مخالف و ۱۱ رأی ممتنع از مجموع ۲۱۹ رأی مأخوذه نتوانست آنان را قانع کند و هفتمین کارت زرد دولت یازدهم را کسب کرد. او یک سال بعد، دومین کارت زرد خود را نیز از مجلس نهم دریافت نمود.علی ربیعی، وزیر پیشنهادی تعاون، کار و رفاه اجتماعی توانست ۱۹۱ رای رای اعتماد کسب کند.
۸ - وزیر جهاد کشاورزی: محمود حجتی
محمود حجتی نجف آبادی متولد
منبع: تابناک
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۴۵۳۶۶۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید!
در بخشی از بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه آمده است: آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه علامه طباطبائی پیرامون حضور وزیر علوم در این دانشگاه در پی میآید:
بسم الله الرحمن الرحیم
جناب آقای دکتر زلفیگل.
وزیر محترم نهادِ علم جمهوری اسلامی
سلام علیکم
به مهد علوم انسانی و جمع دانشجویان دانشگاه علامه طباطبایی (ره) خوش آمدید. از اینکه تصمیم گرفتید بالاخره پس از سه سال از زمان شروع وزارتداریتان، در میان دانشجویان دانشگاهی حاضر شوید که بارها بهصورت تشریفاتی و اداری در آن حضور یافتهاید، بسیار خرسندیم.
و، اما بعد..
امروز حدود سه سال از زمانی که شما از عنوان «استاد عالی شیمی در سنگر خود یعنی آزمایشگاههای شیمی» خداحافظی کردید و عازم ساختمان وزارت علوم شدید گذشته است. هرچند برای ما پرسش مهمی است که با چه افق و تدبیری شیمیدان نمونه کشوری باید در مقامِ عالی وزارتخانهای قرار گیرد که ماهیت آن هیچ نسبتی با سررشتهی دانشگاهی وی ندارد، اما بگذریم و به اصل مطلب بپردازیم …
آقای وزیر!
شنبه هفته جاری - سالروز بیانات تاریخی حضرت امام خمینی (ره) در ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ بود. بیاناتی که یک روز بعد بهانهای برای آغاز انقلاب فرهنگی شد. اینکه متولیان انقلاب فرهنگی دانشگاهها چگونه آن را از اهداف اصیل خود دور کردند و بهانهای برای تسویهحسابهای شخصی در آن دوره قرار دادند، موضوع بحث ما نیست.
اما شما وزیر محترم و حضار این جلسه را فقط به یک جمله متوجه میکنیم: «دانشگاهها باید تغییر بنیانی کنند و باید از نو ساخته بشوند». عنایت دارید پس که انقلاب فرهنگی رسالتِ لحظهای شما و پیشینیان شما در وزارت علوم بوده است. انقلابِ فرهنگی! انقلابْ و نه ادارهٔ روزمرّه؛ فرهنگی و نه امنیتی!
پس ما در سالگرد روزی میزبان شما در دانشگاه علامه طباطبائی (ره) هستیم که چنین رسالتِ سیاسیای از زبان عارف انقلابی تاریخِ ما، امام روح الله خمینی (ره) خطاب به شما و جایگاه شما صادر شده است؛ چه خوش باشد که همین «گزاره تاریخی» هم معیار نقد و بررسی عملکرد حضرتعالی در صدارت وزارت علوم باشد! آیا شما در مسیر تحول بنیانی دانشگاه هستید آقای زلفیگل؟!
علاقهمندیم بهعنوان بسیجیان خمینی (ره) و سربازان امام خامنهای در سنگر مهمترین دانشگاه علوم انسانی کشور، سخنِ آخر را اول به شما بگوییم:
«آقای زلفیگل! شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند، شما هم نسبتی با رسالت مذکور تاکنون نداشتهاید!».
اما چرا میگوییم شما اشتباهی بودید؟
شما با افتخار در روز دفاع از خویش در مجلس شورای اسلامی و در مقابل چشمان ملت ایران، از ایدههای خودتان برای تقویت «دانشگاه کارآفرین» سخن گفتید. محض اطلاع عرض میکنیم آقای وزیر که این سیاست محبوبِ شما، یعنی کارآفرین کردن دانشگاه، نه فقط سیاست شما و اصلاحطلبان پیش از شما بلکه یک سیاست جهانی-غربی جهتِ «تبدیل دانشگاه به بنگاه» بوده است!
این راهبرد سالهاست دانشگاه مظلوم انقلاب اسلامی را تبدیل به «بنگاههای پروژهبگیری» کرده است که اساساً با طرح «دانشگاه جمهوری اسلامی» امام خمینی (ره) فاصله دارد. در دانشگاه کارآفرینِ شما خلاقیت فکری-دانشجویی مُرده است و «پول و کار» حرف اول را میزند. دانشگاه تبدیل به بنگاه استارتاپی شده و در آن علم، رخت بربسته است و منافع شخصی، گروهی، حزبی، شرکتی و پروژهای حرف اول را میزند. در این وضعیت دیگر چیزی به عنوان دانشجوی آزاده و استاد دانشگاه مستقل باقی نمیماند. چیزی به اسم شور و اشتیاق دانشجویی و برنامه پژوهشی مستقل، بروز پیدا نمیکند.
در این شکل دانشگاه، صرفاً پیمانکارِ دولت و شرکتهای بزرگ تلقی میشود و هزینههای خود را از طریق حل مشکلات فنی و تکنیکی دولتها و بازار تامین میکند. دانشگاه به سمت مسائل کاربردی متمایل میشود و تحقیقات بنیادی در علوم پایه و انسانی که نسبت کمتری با مسائل کارکردی دارند و اساساً کمتر پولساز هستند، به حاشیه میروند. این «سیاست» میراثی است که آقای ستاری معاون علمی سابق رئیس جمهور دولت امید، برای شما و رئیس جمهور محترم فعلی و البته دیگر ارکان حاکمیت به ارث گذاشته است!
یکی از مهمترین دستاوردهای دانشگاه کارآفرین، از ابتدای دهه ۹۰ تا اکنون که با شما سخن میگوییم «سیاستزدایی از محیط دانشگاه» بوده است. سیاستزدایی یعنی چه؟ یعنی تضعیف هدفمندِ تشکلهای دانشجویی. یعنی اولویت رفاه و ساختوساز عمرانی بر تقویت بنیهٔ فکری دانشگاه. یعنی ترس از آزاداندیشی دانشگاهی. یعنی سپردن افسار دانشگاه به نهادهای محترمِ حراستی-امنیتی. یعنی سوقدادن دانشجو به سوی اندیشه کارآفرینی بهجای اندیشه سیاسی. یعنی خالی شدن دانشگاه از اساتید دینمدار، میهندوست و متعهد به چارچوبهای ملی سرزمینی. یعنی غلبه چاپلوسی. یعنی خنثی بودن طرحها و واحدهای درسی. یعنی حضور تشریفاتی مسئولین حکومتی. اینها فقط مصادقی از سیاستزدایی است آقای وزیر.
اما دانشگاه از منظر ما آقای زلفیگل پیمانکارِ هیچکس نیست. دانشگاه بنگاه اقتصادی و تجاری نیست. دانشگاه مرکز کارآفرینی نیست. «دانشگاه، دانشگاه است و رسالتش طرح مسئله برای سیاست است و این رسالت فقط و فقط به دست دانشجو و استاد متعهد و آگاه رقم میخورد.».
البته این سیاستهای کارآفرینی، اقتصاد کشور را هم به سمت الگوهای خدماتی برده و دانشجویان و دیگر اقشار را، از ورود به عرصه مهم تولید منع کرده است. نمونهاش را میخواهید؟ دانشگاه شریف و دانشگاه علامه طباطبائی!
آقای وزیر!
مدت مدیدی است پارک علم و فناوری دانشگاه شریف، مهمتر از خودِ دانشگاه شریف نزد شما مسئولین جلوه کرده است. مدت مدیدی است بودجههای هنگفت برآمده از قانون تقویت دانشبنیان، دانشگاهیان را به مدیران شرکتی تبدیل کرده است. مدت مدیدی است دانش تاریخی ایرانی-اسلامی در تمامی حوزههای علمی، جایش را به «مدلهای خلاقیت زیستبوم فناوری استارتاپی» داده است. مدت مدیدی است همین دانشگاه علامه طباطبایی، هیچ رنگ و بویی از علوم انسانی درش باقی نمانده است و در عوض پارکینگ مسئولین و منسوبین بازنشستهٔ همهی دولتها شده است! البته به تازگی آقای معتمدی پارک علم و فناوری هم قرار است راهاندازی کنند که طبق شواهد موجود ما، چیزی جز بازتکرار فاجعه اکوسیستم استارتاپی دانشگاه شریف نخواهد شد. دانشگاه مظلومِ علامه امروز نه تنها فقط از کمرمقی و بی انگیزگی مدیریتی، بلکه از سردرگمی طراحی ایده اختصاصی علوم انسانی خویش رنج میبرد و البته همین معضل با نزاعهای طایفهای داخل دانشگاه نیز آمیخته شده است!
پس آقای زلفیگل!
وقتی از نجات دانشگاه و احیاء نهاد علم و تحول بنیادین دانشگاه سخن میگوییم، از ارادهها و تصمیمهای پولادین برای برچیدن چنین وضع اسفناکی سخن به میان میآوریم. شما در بیش از دو سال گذشته، صرفاً به اداره و رفع و رجوع امور این وزارتخانه حساس و مهم فکر کردهاید که البته در همان هم ناتوان بودهاید و به همین سبب به عقیده بسیاری از متخصصان، مستحقترین وزیر دولت آقای رئیسی برای برکناری بودهاید؛ و الحق که معاونین وزارتخانهٔ شما بیشتر برای جایگاهی که در اختیار داشتهاند ایده و دستاورد داشتهاند تا شما.
از کارنامهای که در ایام انتصاب رؤسای دانشگاهها داشتید، کمیته انتصابات وزارت علوم را از موضوعیت انداختید، عملاً رؤسای ناکارآمدی را در دانشگاههای کشور منصوب کردید و نتیجه این همه بیتدبیری را در بلوای ۱۴۰۱ دیدید، تا نگاهی که در طول این چند سال به تشکلهای دانشجویی و اساساً بافت فرهنگیِ دانشجویی بهعنوان «مجموعههای پرادعا و غیرکاربردی» البته برخلاف نظر رهبری انقلاب اسلامی داشتهاید و این در جلسات خصوصی بیشتر خودش را نشان داده، نمایانگر رویکرد مدیریتی و عملکرد شماست!
جناب وزیر!
با این رویکردها، شما اقدام درست و لازم اخراج اساتید ضد انقلاب و اسلام و دین از دانشگاه را، تبدیل به ابزاری برای تسویهحسابهای شخصی رؤسای دانشگاههای کشور با همکارانشان کردید که البته در همین دانشگاه هم مشاهده شده است؛ بنا نبود با حذف اساتید مطلقاً ضد انقلاب از دانشگاه، ما دانشجویان انقلابی پذیرای اساتیدِ مطلقاً بیسواد و رانتخوار اصطلاحاً حزب اللهی یا انقلابی باشیم. دانشگاه، اساتید و گروههای آموزشی مبتنی بر منطق و اراده علمی، بصیرت سیاسی و اهلیت برای مصالحهجویی اجتماعی میخواهد که مسیرِ علمی-سیاسی خودشان را از مسیرِ ایران اینترنشنال، جنبش سبز، بی بیسی و ایضاً فلان رئیس و وزیر و وکیل دولت انقلابی سیزدهم نگیرند! بلکه عالم باشند و صرفاً به استقلال ملی و دینی دانشگاه و ایران اسلامی متعهد باشند.
یا مثال سادهتری بزنیم که مدتهاست توسط بسیج دانشجویی دانشکده روانشناسی همین دانشگاه پیگیری میشود. کاش بدانید هیچ سازمانی با ابلاغیه اداره نمیشود و اراده لازم است:
ابلاغیه چند روز گذشته وزارت علوم مبنی بر اجراییسازی بند ت از ماده ۲۶ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در دانشگاهها که از مطالبات رهبری انقلاب هم بوده، در فضای مجازی منتشر شده است. اما آقای وزیر، فقط در همین حد هم باقی مانده است! حتی برخی دانشگاهها این ابلاغیه را دریافت نکردهاند. هیچ ارادهای در دانشگاهها برای ترویج زیست مادرانه وجود ندارد. چگونه است که در بحران کرونا همه نهادها بسیج میشوند تا با بحران مقابله کنند و از آموزش مجازی تا کلیه امکانات را به کار میگیرند، اما در بحران جمعیت همان مدیریت دانشگاهها و وزارت علوم حاضر به اجرای بند ت ماده ۲۶ قانون جوانی جمعیت نیستند؟!
آقای وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران!
دانشجو قرار است عنصر فعالی باشد که در ضمن نگاه نقادانه به خود و کشور، در آیندههای نهچندان دور، حلال مشکلات ملت و دولتش باشد. اما با مدیریت درخشان شما و پیشینیان شما، دانشجویان تبدیل به کارمندانی شدهاند که سر ساعتی مشخص به دانشگاه میآیند و بی سرو صدا در ساعتی دیگر از آن خارج میشوند. گویا شما همین دانشگاه را میخواهید. دانشگاهی مرده و سوت و کور. الحق والانصاف باید برای شما دست زد. وقتی وضع چنین است، مجدداً باید تکرار کنیم که
«شما از ابتدا هم اشتباهی بودید! همانطور که پیشینیان شما ندانستند از جانِ دانشگاه چه میخواهند و آن را به بیراهه کشاندند!».
اما سخن آخر، جناب دکتر زلفیگل!
ما بهعنوان دانشجویان انقلابی که ابتدای سال تحصیلی مورد لطف شما قرار گرفتیم، شما را به همان بیانات امام خمینی در ۵۸/۰۲/۰۱ فرامیخوانیم. همان روز هم چنین قصدی داشتیم و امروز با صدای رساتری اعلام میکنیم؛ «انقلابِ اسلامی از شما اتخاذ سیاستی را میطلبد که نهادِ علم در مسیرِ دانشگاهِ جمهوری اسلامی قرار گرفته باشد؛ دانشگاهِ ایرانیِ دروننگر و برونزا، استقلالطلب، دینمدار، عدالتخواه، آزاداندیش، مولّد و حامی مقاومت مستضعفان جهان.»
والسلام علیکم و رحمهالله و برکاته